گفتگوی جالب موبایل یا قرآن !!!!!!!!!
این داستان جالب رو براتون میگذارم شاید تلنگری برای خود من و بعضیا باشه !!!!
دوستان عزیز واقعا کمی با تامل این مطلب رو بخونید!!!
يك جوان ( موبايلشو) كنار قران كريم گذاشت و از منزل بيرون رفت وفرصتي براي گفتگو موبايل با قران فراهم شد
موبايل : اين اولين بار است منو فراموش كرده
قرآن : منو هميشه فراموش ميكنه
موبايل :من هميشه با او حرف ميزنم اون با من
قرآن :من هميشه با او حرف ميزنم ولي او گوش نميده
موبايل : من خاصيت پيام فرستادن وپيام گرفتنو دارم
قرآن :من كلا پيام وبشارت دارم وهستم و وعدهاي زيبا داده ام اگه بامن دوستي كنه ولي بازهم منو فراموش ميكنه
موبايل : از من طاقتهاي زيادي خارج ميشه كه به جسم و عقل انسان ضرر ميده وبا اين همه ضرر بازهم منو ترك نميكنه
قرآن : من طبيب روحها ونفسها وجسدهايم با اين همه درمان از من دوري مي كند
موبايل : از كيفيت من تعريف ميكند نزد دوستانش
قرآن : من بزرگترين مصدر كيفيت هستم ولي روش نميشه پيش دوستاش از من تعريف كنه
جوان از بيرون اومد موبايلشو برداره
موبایل :با اجازه شما اومد منو ببره ،من كه گفتم بدون من نميتوني زندگي كنه !!!!
خيلي درد اوره به موبايل خود مشتاق باشيم و فقط يك ساعت يا دوساعت موبايلو رها كنيم
ولي كتاب خدا رو هفته هفته رها ميكنيم و مشتاقش نيستيم!!!!!!!!!!!!!!
کمی بیندیشییییییییییم!!!!!!